فصل ششم: مشارکت غیرنقدی
مشارکت غیرنقدی تقریبا هر مشارکتی است که فرد بدون خرج پول انجام میدهد. زمان مثالی از یک مشارکت غیرنقدی است. هیچ هزینه مستقیمی در ارتباط با زمانی که من صرف کاری در یک شرکت نوپا انجام میدهم، وجود ندارد. بطور مشابه، ارائه ایدههای خاص من به شرکت هیچ هزینه مستقیمی در بر ندارد.
بسیاری شرکتهای نوپا غالبا با مشارکتهای غیرنقدی شکل میگیرند که اغلب بنام **ارزش حاصل از کار و تلاش ** شناخته میشود. مثلا ممکن است یک شرکت نوپای فناوری، بتواند بدون صرف حتی یک سکه شکل بگیرد. در واقع زیبایی واقعی روش برش کیک در توانایی آن برای در نظر گرفتن مشارکتهای غیرنقدی و استفاده از برشها برای ارائه پاداش به افرادی است که آن مشارکتها را ارائه کردهاند. البته اغلب شرکتها، نیازمند آمیختهای از مشارکتهای نقدی و غیرنقدی هستند تا بتوانند موفق باشند.
برای تبدیل مشارکتهای غیرنقدی به برشها، از فرمول زیر استفاده کنید:
البته، برای این کار شما نیاز به داشتن روشی برای تعیین ارزش منصفانه بازار آن مشارکتها دارید. اگر چگونگی انجام این کار را بدانید اصلا سخت نیست.
کارت ATM جادویی
یک راه برای تفکر درباره نحوه تعیین ارزش منصفانه بازار، تصور داشتن یک کارت ATM جادویی است که به شما قابلیت دسترسی به همه پول موردنیازتان را میدهد، مادامی که آنرا هدر ندهید. اگر کارت احساس کند که شما بدون حساب و کتاب خرج میکنید، دیگر کار نمیکند، بنابراین مثلا شما نمیتوانید ۱۰ میلیون دلار حقوق برای خودتان پرداخت کنید.
اکنون بواسطه این کارت اعتباری شما میتوانید به آسانی برای هرچیزی که به آن نیاز دارید پرداخت کنید. میتوانید دستمزد کارمندان، اجاره، آب و برق، کمیسیون فروش، و هر چیزی را پرداخت کنید. این مقادیر منطقی که شما پرداخت میکنید، همان ارزش متعارف بازار است.
بنابراین اگر شما یک خریدار باهوش باشید، می توانید درباره قیمت درست چیزهایی که به آن نیاز دارید مذاکره کنید اما بجای پرداخت، صرفا به برشهای کیک می افزایید! این یک ایده کلی است و من در زیر جزئیات بیشتری درباره آن را بیان میکنم.
زمان
اغلب افراد استخدام شده هیچ سهامی را بعنوان بخشی از دستمزد خود دریافت نمیکنند و کاملا خوشحال هستند مادامی که حس کنند که آنچه مستحق آن هستند به آنها پرداخت میشود. قیمت کاملا خوشحال بودن همان قیمت متعارف بازار برای زمان آنها است مادامی که کار آنها در شرکت نوپا معادل با کار آنها در شرکتی مشابه با ارزش متعارف بازار باشد.
برای مثال، اگر یک فرد از دریافت ۵۰۰۰۰ دلار در سال بعنوان یک مدیر ارشد بازاریابی کاملا خوشحال باشد، طبیعتا حاضر است مقدار مشابهی را برای کار مشابهی در یک شرکت نوپا (که بر حسب برشهای کیک به او پرداخت میکند) بپذیرد. البته اگر آن فرد شغل خود را بعنوان مدیر ارشد بازاریابی ترک کند تا بعنوان یک سرو کننده برگر در یک رستوران فست فود مشغول فعالیت شود، نرخ متعارف بازاری که او دریافت میکند، متناسب با نرخ سرو کنندهی برگر در سایر شرکتها است. شرکتهای بزرگی مانند مک دونالد یا N اوت برگر، احتمالا بیشترین تاثیر را روی نرخ متعارف بازار برای شغل سرو کننده برگر دارند.
بنابراین یک مذاکره حقوق مبتنی بر روش برش کیک مانند هر مذاکره حقوق دیگری است. مدیر باید از خود بپرسد: اگر من میتوانستم تمام حقوق این فرد را پرداخت کنم، چه مقدار حاضر به پرداخت بودم؟. یک کارمند بالقوه باید از خود بپرسد، **اگر این شرکت به من حقوقم را کامل میداد و به من سهمی نمیداد، چه میزان حقوق من را کاملا خوشنود میکرد؟ اگر همپوشانی بین این دو عدد وجود داشته باشد، یک معامله میتواند شکل بگیرد؛ در غیر اینصورت، میتوانید به عنوان دو دوست از هم خداحافظی کنید.
زمانی که شرکت در نهایت پول کافی برای پرداخت به افراد در ازای خدمات آنها را دارد، میتواند بخشی یا تمام حقوق را پرداخت کرده و تخصیص برشها را کاهش داده یا حذف کند. این کار مشابه با خرید برشها نیست، بلکه صرفا مقدار برشها اضافی که فرد مستحق دریافت آنهاست را کاهش میدهد. برای مثال، اگر شما ۲۰۰۰۰ دلار از حقوق منصفانه بازار ۵۰۰۰۰ دلار را پرداخت کنید، فرد ۳۰۰۰۰ دلار خود را در معرض ریسک قرار داده است. هرچه وجه نقد بیشتری پرداخت کنید، ریسک کمتری متوجه فرد است و برشهای کمتری در ازای زمان مشارکت به فرد تخصیص مییابد. اگر شما ۱۰۰ درصد حقوق متعارف بازار را به او پرداخت کنید، به او هیچ برشی تعلق نمییابد.
زمانی که شما روی حقوق متعارف بازار برای شغل خود توافق نمودید، لازم است که حقوق سالیانه را به نرخ ساعتی تبدیل کنید. اینکار را با تقسیم کل مقدار بر ۲۰۰۰ انجام دهید که تقریبا تعداد ساعات کاری در طول یک سال است (۴۰ ساعت در ۵۰ هفته). من دو هفته تعطیلات را در این محاسبه لحاظ کردهام.
در حاشیه موضوع، من سیاست تعطیلات آزاد را توصیه میکنم. این سیاست به این صورت است که افراد میتوانند زمان مرخصی بیشتری را نسبت به نیاز خود در نظر بگیرند مادامی که کار آنها طبق روال انجام میگیرد. این امر امکان برخورد با افراد بصورت بزرگسالانی را میدهد که توانایی اداره وقت خود را دارند اما از مساله مدیریت برشها در ارتباط با زمان مرخصی نیز جلوگیری میکند.
مشوقهای ذاتی مدل
موضوعی که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که برش کیک بطور اتوماتیک به کار اضافه بر مبنای نرخ ساعتی پاداش میدهد. بنابراین اگر فرد ۵۰ ساعت در هفته کار کند، سهمی معادل با ۵۰ ساعت کار بجای ۴۰ ساعت دریافت میکند (کار تمام وقت در طول هفته در ایالات متحده ۴۰ ساعت است). برش کیک مشوقی برای اضافه کاری در صورت لزوم فراهم میآورد. البته، این موضوع صرفا برای بخشی از حقوق که در معرض ریسک است، کاربرد دارد. بخش پرداخت شده حقوق، پاداشی به این شکل را دریافت نمیکند. بغیر از ارائه پاداش زمان اضافی، این طرح میتواند مانع از برداشت پول از شرکت شود که درصورتی که شما مایل به حفظ پول در شرکت باشید، میتواند به شما کمک کند.
اضافه کاری
اگر موقعیت کاری فردی یا حقوق متعارف بازار، واجد شرایط دریافت اضافه کاری باشد، این مدل، فرمول مربوطه برای این پرداختها را نیز اعمال میکند.
برشدهندهی کیک برشدهندهی کیک بطور اتوماتیک، محاسبات ساعتی را اعمال میکند. به بخش پرداخت نشده حقوق سالیانه در صفحه اعضای تیم را وارد شوید. هر زمانی که شروع به پرداخت به فردی کردید، سعی کنید که این پرداخت بطور منظم انجام شود و ارزش سالیانه این پرداختها را از حقوق مبنا هنگام تغییر حقوق در برشدهندهی کیک کسر کنید. برای مثال، اگر فردی دارای حقوق متعارف بازار ۵۰۰۰۰ دلار باشد و شما ۱۰۰۰ دلار بطور ماهیانه به او پرداخت میکنید، از تنظیمات حقوق در نرمافزار ۱۲۰۰۰ دلار کسر کنید. برشدهندهی کیک اکنون از حقوق در معرض ریسک (۳۸۰۰۰ دلار) برای محاسبه برشهای آینده استفاده میکند. اگر پرداختها غیرقابل پیشبینی باشد، می توانید از طرح پرداخت یکجا استفاده کنید که برشها را با شروع از پرداختهای مرتبط با مشارکتهای نقدی، کاهش می دهد.
در اغلب موارد، مقدار زمانی که افراد صرف راهاندازی یک شرکت نوپا میکنند، بطور چشمگیری متفاوت است. برای اکثر موسسان، صرف ۸۰ ساعت در هفته غیرعادی نیست در حالیکه بقیه ممکن است در کشمکش کار روزانه و شرکت نوپت، هفتهای کمتر از ۱۰ ساعت زمان را به کار اختصاص دهند. به این دلیل است که شما مجبور به ایجاد یک نرخ ساعتی هستید. شرکا میتوانند به آسانی ساعاتی که صرف کار در شرکت کردهاند را برای تعیین نرخ متعارف بازار مشارکت زمانی خود رهگیری کنند. در مشاغل واقعی، شما نباید ساعات را رهگیری کنید، بلکه صرفا لازم است که به میزان لازم کار کنید. ما از رهگیری ساعات در مدل برش کیک برای ارائه مشوق های صحیح و هماهنگی منافع افراد با یکدیگر استفاده میکنیم.
این بخشی از برنامه است که برخی افراد را گاهی نگران میکند. اولین چیزی که افراد درباره این محاسبات دوست ندارند، فکر رهگیری زمان است. اغلب افراد، از جمله من، رهگیری زمان را دوست نداریم. البته، کمتر چیزی به اندازه گزارش جدول زمانی در شرکت نوپای شما میتواند چگونگی پیشرفت و وضعیت امور را در شرکت به شما نشان دهد. اگر شما نمیدانید که افراد زمان خود را صرف چه کاری میکنند، احتمالا کنترل خوبی بر کسبوکار خود ندارید.
اغلب سیستمهای ردیابی زمانی از جمله برشدهندهی کیک، از شما میخواهد که درباره کارهایی که در طول زمان انجام دادهاید، یاداشت بگذارید. گزارش زمانی شما، یک ابزار هدایت خوب برای کمک به افراد در مدیریت بهتر زمان آنها و بهرهوری بیشتر است.
مدتی پیش من با یک کارآفرین بحث میکردم که از عدم توانایی شرکت خود در ایجاد درآمد خسته شده بود، شکایتی رایج در میان شرکتهای نوپا. بدلیل اینکه او از مدل برش کیک استفاده میکرد، سوابق دقیقی از زمان کاری خود داشت. یک بررسی سریع این گزارشها نشان داد که زمان خیلی کمی از تیم آنها صرف فروش شده است. اغلب زمان آنها صرف توسعه، خدمات پس از فروش ، تحقیقات و دیگر وظایف اداری میشد. آنها توجه خود را معطوف به فروش کردند و در عرض چند هفته، مشتریان جدیدی را یافتند. بدون درک خوبی از زمان صرف شده برای کارها، این فرد هنوز هم سردرگم بود.
یک جنبه عالی دیگر از مزایای رهگیری زمان و دیگر مشارکتها این است که این کار، اطلاعات زیادی را به سرمایهگذاران در طول فرایند ارزیابی آنها فراهم میکند. تصور کنید که زمانی که میتوانید دقیقا نشان دهید چه کسی، چه کاری را و در طی چه زمانی انجام دادهاست، چقدر میتواند کمک کننده باشد. تقسیمبندی سهام به شیوهی سنتی، منجر به ایجاد نزاع میشود در حالیکه برش کیک، یک سوابق مستند و منطقی از جدول وضعیت شرکت فراهم میآورد.
موضوع بعدی که افراد در ردیابی زمانی نگران آن هستند، بهرهوری زمان صرف شده است. افراد میترسند که همکاران آنها، شیوههای غیر اخلاقی را بکار برده و بدون انجام کاری، ساعات کاری اضافی را ثبت کنند.
گزارشهای زمانی نه تنها درباره کاری که فرد بر آن متمرکز شدهاست، بلکه دربارهی میزان بهرهوری او نیز به شما اطلاعاتی میدهد. اگر فردی زمان زیادی را صرف وظایف ساده میکند، شما با یک مشکل مدیریتی روبرو هستید، مشکل در برش کیک نیست. اگر شما با فردی که همواره زمان را تلف میکند روبرو شدید، ممکن است دلیل خوبی برای خاتمه قرارداد با دلیل برای شما وجود داشته باشد (در این باره بعدا بیشتر توضیح میدهیم). بنابراین، در مدل برش کیک، ردیابی زمان بطور مستمر بیشتر از هدر دادن زمان جلوگیری میکند تا آن را تشویق کند.
ارزش
روی دیگر نگرانی دربارهی بهرهوری این است که زمان معادل با ارزش نیست. و اینکه افراد باتجربه بیشتر ممکن است نسبت به افراد کمتجربه با ارزشتر باشند. بیاد آورید که مشارکت، تنها چیزی است که واقعا هست. زمان صرف شده برای یک شرکت، بطور جادویی تبدیل به ارزش نمیشود. از شما انتظار میرود که در همان سطحی برای شرکت نوپا کار کنید که در شغل واقعی خود عمل میکنید. افراد باتجربهتر، معمولا نرخ ساعتی بالاتری دریافت میکنند، که این نرخ میتواند مرتبط با مهارتها، آموزش و تخصص آنها باشد. شما به کارمندان خوب حقوق بیشتری میدهید چرا که آنها میتوانند با پول کمتر، تولید بیشتری داشته باشند. همچنین به این دلیل به آنها بیشتر پرداخت میکنید چون قرار است ایدههای ارزشمندتری نسبت به کارمندان دیگر ارائه دهند.
نگرانی اصلی دیگری که معمولا درباره پیگیری زمان میشنوم، در این خصوص است که در ایجاد ارزش برای یک شرکت، موارد خیلی بیشتری نسبت به یادداشت ساعتهای کاری مطرح است. این مساله درست است اما بدون ردیابی زمان، هرگز نمیتوان مشارکت فرد را نسبت به دیگران درک کرد. یک فرد ممکن است تمام وقت کار کند و دیگری فقط چند ساعت در هفته. شما مجبور به ردیابی زمان هستید مگر اینکه بخواهید درباره کاری که هر کس انجام میدهد حدس بزنید.
شما مجبور به حساب دقیقهها در هر روز نیستید. همانطور که پیشتر گفتم، شما و تیم شما میتوانید درباره میزان جزئی بودن مورد قبول تصمیمگیری کنید. برخی تیمها ممکن است با ورود اطلاعات ماهیانه به صورت مثلا: ۱۲۰ ساعت، کارا رو اوکی کردم، راحت باشند. در حالی که بقیه ممکن است خواهان اطلاعات جزئیتر باشند. من شخصا دوست دارم بدانم افراد در زمانی که صرف میکنند چه کاری انجام میدهند.
اگر هنوز هم با ردیابی زمانی مشکل دارید، پس باید روشهای دیگری را برای اندازهگیری دقیق ارزش متعارف بازار زمان یک فرد بیابید. من ایدههای زیادی در این باره شنیدهام اما هیچکدام بخوبی ردیابی زمانی کار نمیکند.
برشدهندهی کیک وقتی زمان در نرمافزار وارد شد، کاربر گزینه انتخاب یک پروژه با زمان اختصاصی را دارد. نامهای پروژه در منوی تنظیمات کیک قابل تنظیم هستند.
ترفیعها و پاداشها
اگر شما کارمندی داشته باشید که دارای ایدههای خوب زیادی است، برای شرکت شما بسیار ارزشمند خواهد بود و مستحق ترفیع است. این دقیقا مشابه وضعیتی است که میتواند در شرکتی دیگر که به او حقوق نقدی میدهد داشته باشد.
بطور مشابه، مذاکره درباره پاداش نیز در صورتی مطلوب است که پاداشها برای جایگاه شغلی فرد استخدام شده معمول باشند. مدیران ارشد بازاریابی معمولا انتظار پاداش را دارند، اما مثلا سرو کننده برگر چنین انتظاری ندارد. یک برنامه پاداش خوب باید مرتبط با عملکرد شرکت باشد. یک برنامه پاداش برای شرکتی که به درآمد زایی نرسیده است، معنایی ندارد.
برشدهندهی کیک برای پرداخت پاداش در برشها با استفاده از برشدهندهی کیک، گزینه دیگر را از منوی کشویی افزودن مشارکت انتخاب کنید.
زمان پیمانکار
اگر فردی از جمله کارمندان، موسسان، شرکا، مشاوران یا دیگر شرکای بلندمدت شرکت نباشد، ممکن است یک پیمانکار یا کارمند آزاد باشد. غالبا شرکتهای تازه تاسیس پیمانکاران و کارمندان آزادی را استخدام میکنند که روی پروژههای خاص کار کنند. نرخ ساعتی یک پیمانکار یا کارمند آزاد احتمالا بسیار بیشتر از نرخ حقوق متعارف بازار است. فردی که ممکن است قادر به تامین ۴۰۰۰۰ دلار در سال یا ۲۰ دلار در ساعت باشد، ممکن است براحتی ۵۰ دلار در ساعت را بعنوان یک کارمند آزاد طلب کند. این پدیدهای عادی است، زیرا این افراد باید با ساعت کاری کمتری از یک کارمند تمام وقت زندگی خود را بگردانند (برای تطبیق ساعات صرف شدهی معامله و کار سازمان مربوطه). همچنین، کارمندان (گاهی) منافعی مانند عدم پرداخت مالیات استخدام، مزایای سالیانه و دیگر هزینههای مرتبط با اشتغال بلندمدت را دارند که در مورد کارمندان آزاد اینطور نیست.
نرخ متعارف بازار برای این افراد، نرخ ساعتی آنهاست. اما میتوان درباره خرید سهام توسط شرکت مذاکره کرد تا مدیران بتوانند از وجود یک مالک غالب جلوگیری کنند (مالک غایب فردی است که مالکیت بخشی از سهام شرکت شما را دارد اما دیگر در شرکت حضور ندارد). من طرح پرداختی را پیشنهاد میکنم که منجر به افزایش قیمت خرید سهام تا ۲۰۰ درصد قیمت پایه شود. این یعنی اینکه اگر شما بتوانید چنین مبلغی را بپردازید، این کار را انجام میدهید و در غیر اینصورت، برشهای آنها را به کیک اضافه خواهید کرد.
بر اساس طرح زیر، در صورتی که ناگهان پولی بدست شما رسید، شما حق خرید برشها را خواهید داشت:
ماه | بازخرید | ماه | بازخرید |
---|---|---|---|
۱ | ۱۰۰٪ | ۷ | ۱۵۵٪ |
۲ | ۱۰۹٪ | ۸ | ۱۶۴٪ |
۳ | ۱۱۸٪ | ۹ | ۱۷۳٪ |
۴ | ۱۲۷٪ | ۱۰ | ۱۸۲٪ |
۵ | ۱۳۶٪ | ۱۱ | ۱۹۱٪ |
۶ | ۱۴۵٪ | ۱۲ | ۲۰۰٪ |
در پایان یک سال، شما میتوانید این سهام را به دوبرابر مقدار هزینهای که آنها از یک مشتری دیگر پول میگرفتند، خریداری کنید. پس از این، گزینه خرید سهم برای هر سهمی با بیش از یکسال حذف میشود. ممکن است هنوز قادر به ایجاد توافق باشید اما نباید آنها را تحت فشار بگذارید.
برای مشخص شدن موضوع، نرخ متعارف بازار برای محاسبه برشها در محاسبه بالا استفاده میشود و نه قیمت خرید کلی سهام. درباره روش انجام این کار فکر کنید: یک کارمند عادی، نرخ سالیانهای را دریافت میکند و در ازای آن میتواند برشهای خود را نگه دارد (مشروط به قوانین خاتمه همکاری). یک کارمند آزاد، یک نرخ قراردادی را در ازای یک نرخ بالاتر مشروط به بازخرید، دریافت میکند. در پایان سال، شرکت نمی تواند بازخرید را الزامی کند.
اگر پیمانکار بخواهد مدت زمان بیشتری با شما کار کند، بهتر است دربارهی حقوق متعارف بازار مذاکره کنید و آنها را بجای کارمند و نه پیمانکار استخدام کنید. چون نرخهای پیمانکاری بسیار بیشتر از نرخهای تمام وقت است، این موضوع برای دیگر کارمندان منصفانه نیست. از پیمانکاران برای تعاملات کوتاه مدت استفاده کنید.
توجه کنید که برخی پیمانکاران علاقهای به گزینهی خرید سهم ندارند. ممکن است آنها حتا یک برش از شرکت را نخواهند. لازم است بدنبال پیمانکاری باشید که چشمانداز و اشتیاقی مانند شما داشته باشد. به جستجوی خود ادامه دهید، حتمن پیدایشان میکنید!
برشدهندهی کیک پیمانکار را بعنوان یک پیمانکار عادی اضافه کرده و حقوق را بر اساس تبدیل نرخ ساعتی به سالیانه یعنی نرخ ساعتی*۲۰۰۰ تنظیم کنید. برشهای پیمانکار به کیک افزوده میشود. اگر شما این برشها را خریداری کردید، میتوانید صرفا سهم آنها را از زبانه مشارکتها حذف کنید.
ایدهها
کاملا طبیعی است که افرادی که ایدهای دارند فکر کنند که بخش زیادی از سهام، فقط به خاطر داشتن ایده، حق آنهاست. این غریزه که بخواهی خیلی شیک از بچه خودت (ایدهی کسبوکار) بهره ببری، خیلی واقعی و خیلی متداول است. البته در زمینه انصاف و عدالت، برشها صرفا زمانی ارائه میشود که ارزش متعارف بازار در معرض ریسک باشد و روش تعیین ارزش متعارف بازار برای ایده، تعیین نوع دستمزدی است که مخترع در شرایط دیگری میتوانست دریافت کند. در جهان شرکتهای غیر نوپا، یک مخترع یک ایده اغلب حق امتیازی دریافت میکند. مخترعان، نویسندگان و موسیقیدانها بطور مستمر این حق امتیازها را بعنوان دستمزدی برای ایدههای خود دریافت میکنند.
حق امتیازها عموما برای ایدههایی بکار میرود که شرکت بر مبنای آنها تاسیس شده است. ایدههای که در هنگام کار، خلق میشوند. شامل حق امتیاز نمیشوند. اگر شما برای یک شرکت کار کنید، خلق ایدههای بزرگ بخشی از کار شماست.
مدل برش کیک از ارزش متعارف بازار حق امتیازهایی که برای آنها پرداختی صورت نگرفته، برای محاسبه برشها استفاده میکند.
البته این فرمول فرض میکند که درآمد ایجاد شده را میتوان بطور مستقیم به ایده منسوب کرد. اگر برای مثال ناشر من، یکی از کتابهای من را بفروشد، من یک حق امتیاز دریافت میکنم. اگر همان ناشر کتابی از نویسنده دیگر را بفروشد، این امتیاز به من نمیرسد. ممکن است از دریافت حق امتیازی روی دارایی فکری افراد دیگر خوشحال شوم، اما این منصفانه نیست. در عین حال، دانستن اینکه دارم از دسترنج دیگران بهره میبرم،کل لذتش را از بین میبرد. بنابراین من واقعا حق امتیازی از کتاب فرد دیگر را نمیخواهم. عدالت لذت بخشتر است.
گاهی اوقات، یک پیش پرداخت یکباره ممکن است در برخی موارد مناسب باشد. یک پیشپرداخت، بخشی از برشهاست که پرداختهای حق امتیاز آینده از آن کسر میشود تا زمانی که پیشپرداخت، بازپرداخت شود. سپس پرداختهای حق امتیاز معمول را (بر حسب برش) می توان انجام داد. برای ضمانت یک پیشپرداخت، مخترع باید فردی معتبر در این زمینه باشد. برای مثال، شخصا میتوانم از شرکتهای ناشر درخواست پیشپرداخت کنم اما یک نویسنده که سابقهی خاصی ندارد، ممکن است نتواند این درخواست را انجام دهد. بنابراین، اگر من به شما ایدهی کتاب خود را ارائه کنم، من احتمالا باید پیشپرداختی بصورت برش دریافت کنم.
هر ایدهای مستحق دریافت حق امتیاز نیست. ایده باید کسبوکار را قادر به ایجاد درآمد کند و مزیت رقابتی خاصی را ایجاد کند. به این منظور، ایده باید خوب و به حد کافی منحصر بفرد باشد تا نوعی سرمایهی فکری قابل تملک معمولا بصورت حق ثبت یا حق کپی ایجاد کند. راه اندازی یک بوفه همبرگر ممکن است ایدهی خوبی باشد اما به حد کافی منحصر بفرد نیست تا بتواند یک مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند. در مورد بوفه همبرگر، اجرای ایده میتواند مزیت پایدار ایجاد کند و نه خود ایده.
اگر شما یک آهنربای تک قطبی اختراع کنید که بتواند انرژی نامحدود ایجاد کند، احتمالا میتواند حق ثبتی را ایجاد کنید که بتوانید مزیت رقابتی پایداری را تضمین کند. بنابراین این ایده نوعی از ایده است که ایدهپرداز آن مستحق دریافت برش است.
در برخی موارد، زمان و هزینهی صرف شده برای توسعهی ایده قبل از شروع کار شرکت میتواند با استفاده از محاسبات مربوطه به برشهایی تبدیل شود. در برخی موارد، توسعه ایده بخشی از توسعه شرکت است و حق امتیاز کاربردی ندارد.
برشدهندهی کیک نرخ حق امتیاز را زیر منوی تنظیمات کیک تنظیم کنید. وارد اقلام فروش مربوطه در کادر محاوره فروش شوید و در اینجا برشدهندهی کیک حق امتیازها را محاسبه خواهد کرد.
روابط
یک فرد با ارتباطات گسترده میتواند از طریق ایجاد روابط درست، برای یک شرکت نوپا معجزه کند. روابط برای شرکت نوپا خیلی مهم است بطوری که شرکتهای نوپایی که از شیوه تقسیمبندی سنتی سهام استفاده میکنند، پرداختهای بیش از حدی را به این افراد انجام میدهند. مشابه افراد دارای ایده، افرادی با روابط خوب تمایل به دریافت بخشی از سهام را بصورت پیشپرداخت دارند. همانند ایده، روابط نیز زمانی باارزش هستند که ایجاد درآمد، سرمایهگذاری یا دیگر منافع مالی کنند. در مدل برش کیک، روشهایی ساده برای محاسبه ارزش متعارف بازار روابط وجود دارد. یک فرد با روابط خوب که صرفا افراد را به هم معرفی میکند، مستحق دریافت برش نیست. بلکه فردی مستحق برش است که بتواند این روابط را به ارزش تبدیل کند. روابط زمانی به ارزش تبدیل میشود که منجر به درآمد، سرمایهگذاری یا دیگر روابط رسمی با شرکت شود.
مشتریان
زمانی که روابط به فروش تبدیل میشوند، فرد مسئول فروش عموما حق کمیسیونی در قبال درآمد ایجاد شده دریافت میکند. نرخها بسته به صنعت متفاوت است اما کمیسیون ۵ تا ۱۰ درصد متداول است. نرخی را پرداخت کنید که برای صنعت مناسب است و ترتیبی دهید که این نرخ برای همه فروشندگان یکسان باشد.
همه افراد در شرکت شما مشمول دریافت کمیسیون نمیشوند. یک فروشنده کمیسیونی، معمولا کمیسیون فروش به اضافه حقوق پایه دریافت میکند که اغلب این حقوق پایه کمتر از دیگران در شرکت و در سطحی مشابه است. موسسان و دیگر مدیران ارشد عموما کمیسیونی دریافت نمیکنند. مشاوران نیز معمولا کمیسیون دریافت نمیکنند. در برخی موارد، شما میتوانید نرخ کمیسیونی روی فروش اولیه و نرخ کمیسیون کمتری برای فروشهای بعدی وضع کنید. هرکس مسئول ایجاد درآمد است، مستحق کمیسیون است. اگر فردی به فروشندهی شما یک کارت ویزیت فردی را بدهد که در یک مهمانی ملاقات کرده، و فروشندهی شما تمامی کار را خود انجام دهد، فروشنده مستحق بخشی از کیک است. بطور مشابه اگر فردی فروشندهی شما را به یک دوست قدیمی معرفی کند اما فروشنده بقیه کار را انجام دهد، فروشنده شما باز هم مستحق پاداش است. برشها را تنها به کسانی پرداخت کنید که فروش را انجام دادهاند. یک معرفی اتفاقی احتمالا کافی نیست.
برشدهندهی کیک نرخهای کمیسیون در گزینههای تنظیمات کیک قابل تغییر هستند. کاربر یا مالک کیک، باید درآمد آن دوره را در کادر محاوره فروش وارد کند. برش دهنده کیک برشها را بر حسب کمیسیون پرداختی محاسبه می کند.
بهتر است در ابتدا با کارمندانتان شفاف کنید که چه زمانی پاداش فروش را احتساب میکنید. برخی شرکتها ممکن است مایل به انجام این کار در زمان فروش باشند. بقیه ممکن است بخواهند که تا زمانی که وجه واقعا دریافت میشود منتظر بمانند. من پیشنهاد می کنم که فروش را بصورت ماهیانه وارد نموده و صرفا وجه جمع آوری شده در طول ماه را محاسبه کنید. اگر در این باره از نظم خاصی پیروی نکنید ممکن است با ریسک تخصیص اشتباه مواجه شوید.
سرمایهگذاران
مشابه با ایجاد درآمد، زمانی که رابطهی فردی منجر به ایجاد سرمایهگذاری جدید میشود، آن فرد واجد شرایط دریافت پاداش یابنده میشود. اما در اینجا هم لازم است فرد کاری بیش از معرفی انجام دهد، فرد معرف باید در کل فرایند آنطور که لازم است، فعال بماند.
اجرت یک یابندهی عادی ۵ درصد برای یک میلیون دلار اول و ۲.۵ درصد برای هر یک میلیون دلار بعد از آن خواهد بود.
ممکن است شما به مشکلات حقوقی برای پاداش یابنده برخورید. در برخی موارد، فقط یک کارگزار دارای مجوز میتواند پاداش یابنده را جمع آوری کند. این موضوع را با وکلای مسلط به مدل برش کیک در میان بگذارید. پاداش یابنده، بسیار کمتر از کمیسیونهای فروش متداول است. اگر شرکت شما، با پرداخت این پاداش راحت نیست، میتوانید از پرداخت یکباره پاداش یا چیزی شبیه به آن استفاده کنید.
برشدهندهی کیک برای افزودن سرمایه به صندوق، گزینهی انتخاب اعضای تیمی که هزینه را دریافت میکنند در اختیار کاربر است. فقط یک اجرت برای هر سرمایهگذاری مجاز است. این اجرت بر حسب برشها تعریف میشود. اجرت فرصتیاب در گزینههای تنظیمات کیک قابل تنظیم است. شما همچنین میتواند اجرت فرصتیاب را به افرادی تخصیص دهید که سرمایهگذارانی را مییابند که پول آنها به صندوق نمیرود. برای مثال، یک وام تبدیل شوندهی عادی به صندوق نمیرود، اما سهم یابنده آن پرداخت میشود.
همکاران و فروشندگان
پرداخت کمیسیون برای یافتن همکاران یا فروشندگان (حداقل در ایالات متحده) معمول نیست. در اغلب موارد، این بخشی از کاری است که ما برای آن استخدام شدهایم.
البته در برخی موارد همکاران یا فروشندگان نوعی پاداش در نظر میگیرند. برای مثال، شرکت چاپی ممکن است کمیسیون فروشی برای فردی تخصیص دهد که به آنها در بستن یک قرارداد کمک کند. اگر شریک این کمیسیون را پرداخت کند، دیگر شرکت اینکار را نخواهد کرد. من ترجیح میدهم که در ازای روابطی که به شراکت یا فروشندگی ختم میشود سهمی پرداخت نکنم اما این بستگی به خود شما دارد!
اگر یک شراکت یا فروشندهای جدید، منجر به ایجاد کاهش قابل توجه در هزینههای پیشین شود، شما می توانید درصدی از این میزان کاهش هزینهها (زیر ۵ درصد) را به فردی تخصیص دهید که فروشنده را یافته است.
کارمندان
گاهی رابطهای منجر به یک استخدام جدید میشود. پرداخت یک پاداش ارجاع در اینگونه موارد مناسب است. مقداری را انتخاب کنید که با آن راحت هستید و آن را به فردی بدهید که کارمند را معرفی کرده است. عموما، شما باید حداقل شش ماه قبل از ارائه برشها منتظر بمانید. بنابراین در این زمان میتوانید متوجه شوید که کارمند با شما می ماند یا خیر!
۲۵۰ تا ۵۰۰ دلار شروع خوبی است. پاداش ارجاع معمولا در ایالات متحده متداول بوده و میتواند روشی عالی برای کارمندان کنونی به منظور مشارکت در فرایند استخدام باشد.
برشدهندهی کیک گزینه دیگر را برای افزودن پاداشها و هزینههای ارجاع به منوی مشارکت انتخاب کنید. در اغلب موارد، با این هزینهها بعنوان هزینههای غیرنقدی برخورد میشود زیرا اعضای تیم پولی در این رابطه صرف نمیکنند.
تسهیلات
این روزها، انواع فضاهای بلااستفاده و انبارهایی وجود دارد که شرکتهای نوپا میتوانند در آن شروع به کار کنند. اغلب شرکتهای نوپا مایل به شروع در شرایطی پایینتر از سطح ایدهآل هستند، و بنابراین گزینههای فراوانی پیش رو دارند.
اگر فردی مشارکتی بصورت ارائه فضای اداری یا انبار به شرکتهای نوپا انجام دهد، برشهایی بجای اجاره آن دریافت میکند. ارزش متعارف بازار برابر با مقدار پولی است که در بازار آزاد میتوان از اجاره آن فضا کسب کرد.
لازم به ذکر است که شرکت نوپا صرفا باید پرداخت (بر حسب برش) فضای موردنیاز شرکت را انجام دهد. اگر مالکی ۲۰ دفتر کار را در اختیار آنها قرار دهد و آنها تنها ۴ تا از آنها را نیاز داشته باشند، صرفا باید برای آن چهار دفتر پرداخت نمایند.
جمعبندی
ارزش متعارف بازار بسیاری مشارکتهای غیر نقدی در بازار قابل مشاهده است. زمانی که به افراد نرخ منصفانهی بازار برای مشارکتهای غیرنقدی پرداخت نشود، درواقع آنها سهم پرداخت نشده خود را در معرض ریسک قرار دادهاند.
برای محاسبه برشهای متناسب با مشارکتهای غیرنقدی، ارزش متعارف بازار مشارکت را تعیین کرده و ضرب در ضریب غیرنقدی کنید (که من ضریب ۲ را توصیه میکنم).
برخلاف مشارکتهای نقدی، مشارکتهای غیرنقدی هزینههایی از جیب را تحمیل نکرده و معمولا به دست آوردن آنها سادهتر است. بنابراین، ضریب کمتری را دریافت میکنند.
مطالعه بیشتر
ممکن است شما هماکنون در شرکت نوپایی با تقسیمبندی ثابت مشغول به کار باشید. هیچ جای نگرانی نیست! شما میتوانید، مدل برش کیک را برای اصلاح تقسیمبندیهای خود بکار ببرید تا بدانید که تقسیمبندی شما چگونه باید باشد. فصل بازسازی در این خصوص به تفصیل بحث میکند.